پرسنل واحد روکش کاری شرکت پاکمن
از سمت راست:
محمد قاسمپور، مهدی بندپی ، احمد شهبازی ، افشین عابد
بیستمین دوره نمایشگاه صنعت نفت در تهران آغاز شده، شرکت پاکمن هم همچون گذشته در این نمایشگاه حضور دارد.در زیر عکسی از روز اول نمایشگاه و غرفه پاکمن را مشاهده میکنید:
امروز تغییرات جدید با احکام جدید حرکت خود را آغار کرد. مدیریت کارخانه به مهندس بیدآبادی سپرده شده تا من نیز به عنوان سرپرست سالن تکمیلی زیر نظر ایشان باشم و پس از 7 سال دو سالن مونتاژ بخار و تکمیلی از هم جدا شدند...
و قرار است دیگر بین سالن 3 و 7 که تولید کننده دیگ ها بودند تبیعضی نباشد و همه ی قانون ها برابر باشند،که کمی این موضوع برای سالن 7 با آن عادت های خاص ، سخت خواهد بود.
راستی آقای محمد فرازمند بالاخره بازنشسته شد و یواش یواش برخی از پرسنل قدیمی هم طی امسال و سال آینده به همین ترتیب از شرکت جدا خواهد شد، البته یکی از آرزو های من بازنشسته شدن و اتمام همکاری با برخی پرسنل است که مدتی است نبودنشان به صرفه تر از بودنشان است...
بگذریم...
امیدورام سلامتی نصیب همه شود که این بهترین آرزوست...
جهت بازدید مجازی از غرفه شرکت پاکمن اینجا کلیک کنید:
تابستان 93 هم تمام شد و پا به پاییز هزار رنگ نهادیم و آرزوی من این است که ما مثل پاییز هزار رنگ نباشیم...
اتفاقات زیادی افتاده که میتوان چندین صفحه از آن نوشت،اما...
این روزها کمی مشغله ام در شرکت زیاد شده،هر چند مدتی بود حتی بدون مشغله هم حوصله نوشتن نداشتم ... این وبلاگ عاملی شده تا دوستی قدیمی و عزیز گاهی به آن سر بزند و ما را یاد کند و همین انگیزه ای شد برای نگاشتن روزگارنامه ای دیگر
و آمدم تا بگویم:
منم که فریادهایم را در خم کوچه های غریب فراموش کرده ام، بندی خاموش نیستم ولی احساسم دیگر یاری نمی کند.
دیروز در سالن 6 منتظر رسیدن ماشین جهت بارگیری یک دستگاه فایرباکس به مقصد تهران بودیم که ...
یک صدای آشنا جلب توجه کرد:
نزدیکتر که شدم دوست و همکار قدیمی مان در سالن 7 رو دیدم که به عنوان راننده به آنجا آمده بود. با امیرحسین احمدی کلی گپ زدیم و عکسی هم گرفتیم و تلفنی با دوستی دیگر بنام محمد هادی زاده نیز همکلام شدم...
خلاصه که تصمیم گرفتم این مطلب رو به همراه عکسش در این وبلاگ قرار داده و از این طریق سلامش را به بقیه پاکمنی ها برسانم.
امیدوارم هر کجا که فعالیت می کند شاد و خوشحال و سلامت باشد...آمین
عکسی رو در لینک زیر قرار دادم که مربوط به دو سال قبل و همچین روزی بوده!!! که سه نفر حاضر در عکس همگی دیگر در شرکت پاکمن حضور ندارند. لازم به توضیح است هر سه نفر نیز از بهترین پرسنل در زمینه شغلی خود در سالن 7 بودند....
یادشان گرامی و حضورشان در هر نقطه ای از کره زمین همراه با شادی باد.
امروز یه عکس از آقای ناصر علیخانی گذاشتم. این آقا ناصرِ ما در واحد تاسیسات سالن تکمیلی(6) مشغول به کار بوده و از استادکاران این واحد می باشد که سابقه کاری وی در شرکت پاکمن حدود 6/5 سال است.
جهت مشاهده عکس این خوشتیپ اینجا کلیک کنید.
دیگ بخار 30 تن امروز بارگیری شد. در خانه مشغول تماشای عکسهای این بویلر بودم که عکس زیر را جهت قرار دادن در وبلاگ انتخاب کردم.
آقای احمد رضا شهبازی در حال روکش کاری این بویلر:
اولین روز از اولین ماه تابستان است. خرداد پر حادثه و پر شور هم گذشت ،هر چند این شوق و تکاپو ها همگی مرتبط بوده با سیاست و ورزش ، سیاستی که اینبار حتی برای یک شب، برای مردم شادی آفرید و ورزشی که صعود به جام جهانی فوتبال، برای نمایش نام یک ملت را به همراه داشت.
چندی دیگر شرکت پاکمن هم در نمایشگاه ساختمان در تهران، قرار است نمایش اقتدار مردان آهنین خود را به رخ این صنعت بکشد و به همه بگوید اینجا ایران و این هنرِ دستِ مردان سخت کوش شرکت پاکمن اینبار نه فقط در اصفهان بلکه در کارخانه ای وسعت گرفته در چند بخش دیگر است که نوید روزهای پر امید آینده را زمزمه می کند.
و ...
و به امید روزهایی که صنعت کشورمان در جامی به وسعت همه ی جهان حاضر باشد ...
آمین ...
ساعت 7 عصر است و من در حالی که باید مشغول درس خواندن برای امتحاناتم باشم اما آمده ام نوشته ای به یادگار بگذارم و بروم!
بالاخره مهندس رشادی نژاد به سالن 7 آمد و مهندس روشن ضمیر به سالن 1 منتقل شد. از طرفی برای رفتن کسی که ارتباط کاری مساعدی باهاش داشتم ناراحتم و از طرفی واسه اینکه اوضاع بهتری پیدا می کند خوشحال. خانم مهندس پهلوانی هم از کارهای اجرایی سالن 6 جدا شد و به کار تهیه مقاله و تحقیقات مربوطه مشغول شدند. شاید از بابت اینکه دیگر نیاز نیست واسط او با مهندس روستایی باشم و شرایط سخت ارتباطی آن دو را تحمل کنم خوب شده باشد! و البته برای خودش نیز همین طور
این تحولات ،مثل همیشه اول برای من کار مضاعف و سختی تولید می کند و در مرحله بعد باز هم همچنان .......
بگذریم امیدوارم روزی پشیمانی ایجاد نکند....
و امیدوارم زودتر مهندس رشادی بتواند کار را کاملاً از من تحویل بگیرد تا برسم به کارهای خودم که البته همگی مربوط به سالن های 6 و 7 بود...
فعلا هیچی عوض نشده بازم منم و خودم، مثل همیشه! حتی اون دوستی که میاد یه گاهی چهار تا فایل به قول یه نفر در حد ژاپن درست میکنه هم هیچ تغییر درست و حسابی ایجاد نکرده و فقط از دور کاراش قشنگ به نظر میاد .یه قانونی هست که میگه:
روزهای پایانی اردیبهشت ماه است. روزهای ملایم و سبکی از نظر کاری طی میشوند و همه چیز مثل قبل است و گفته ها حکایت از تغییراتی می دهند که از دو ماه قبل از عید صحبتشان مطرح بود همچنان قرار است کسی بیاد و کسی برود و....
طی ماههای اخیر مهندس روشن ضمیر دوباره دچار مشکلات زانو شده است و امروز نتوانست به کار بیاید.
در سال جدید تعداد پرسنل سالن 7 به 21 نفر کاهش پیدا کرده اند و من هنوز فرصت نکرده ام نام آنها را از لیست معرفی پرسنل سالن 7 حذف کنم و البته بخاطر برخی مسائل مثل قطع شدن اینترنت در شرکت، دسترسی و زمان کمتری برای آپدیت کردن وبلاگ داشته ام و طی هفته های اخیر هم امتحانتم شروع خواهند شد.امیدوارم بتوانم زمان بیشتری برای به روز کردن مطالب داشته باشم مخصوصاً حالا که تعداد زیادی از پرسنل از بازدیدکنندگان وبلاگ شده اند.
راستی تصمیم دارم بخشی را هم به همکارانی که بنا به دلایلی همکاریشان با شرکت قطع می شود قرار دهم تا خاطراتشان با یادآوری اسمشان مرور شود.
امید است با نظراتی که دوستان، همکاران و بازدیدکنندگان محترم ارسال می نمایند ، وبلاگ بچه های شرکت پاکمن به ایده آل خود برسد.
جهت مشاهده جدول عنوان و تاریخ نمایشگاه پل شهرستان اصفهان اینجا کلیک کنید.
برای دسترسی به بخشنامه های افزایش حقوق و دستمزد و … سال ۱۳۹۱ اینجا کلیک کنید
دانلود بخشنامه دستمزد ۹۲ : بخشنامه حقوق و دستمزد سال ۱۳۹۲
دانلود اطلاعات حق اولاد سال ۱۳۹۲ : http://www.accfile.com/download/17289.html
دانلود بخشنامه دستمزد مبنای کسر حق بیمه : http://www.accfile.com/download/17297.html
ساعت نزدیک 10 شب است و قرار بود در مورد مسئله ای مرتبط با شرکت کمی فکر کنم اما نتوانستم تمرکز لازم رو بدست بیاورم و حتی خاطرات سه سالگی ام رو که هیچ کس یادش نمیمونه به یاد آوردم اما ....
خلاصه نشد که نشد.مدتی است بخاطر کم شدن کار، مشغول کارهای جانبی شده ایم که در راه پیشبرد اهداف برنامه ریزی درسالن ها می باشد. کمی برکارهای من افزوده اما همین که به نتیجه مطلوب و مورد دلخواه مدیر سالن نمی رسد نگران کننده است. راستی قراردادهای پرسنل در این ماه محدود ترشدند و حتی زمزمه جدا شدن یکی دو نفر را هم ایجاد کرد که نتیجه اش تا سه روز آینده مشخص خواهد شد.
هر چند این روزها دغدغه اجرای کارهای داخل سالن را ندارم و خودم را درگیر نمیکنم اما بیشتر از گذشته احساس خستگی و کسالت میکنم.
به امید روزهای بهتر وخاطره انگیزتر.....
این عکس دو هفته قبل و در زمان بارگیری سه دستگاه 30 تن گرفته شده و البته از صفحه گوگل پلاس سرپرستمون برداشتم!